شعر درباره شهدا
به نام یلان محمدنژاد / که شد شورشان غبطه گردباد
علی صولتانی که در خون شدند / به یک نعره از خویش بیرون شدند
به نام کسانی کنم ابتدا / که در خاک از آنهاست جوش صدا
به نام غیوران زهرانسب / ز خود رستگان به حق منتسب
حسن مذهبان صبور آمده / می زهر نوشان آن میکده
خراباتیان حسین آشنا / به خونرنگی مشرقین آشنا
اگر دم فرو بندم از ذکرشان / رها نیستم یکدم از فکرشان
من و یاد یاران که سر باختند / ولی بر ستم گردن افراختند
سحرگاه اعزام یادش بخیر / و گردان گمنام یادش بخیر
لباسی که خاکی تر از خاک بود / ولی چون دل عاشقان پاک بود
من و چفیه ای ساده و بی ریا / رفیقانی افتاده و بی ریا
الهی به مستان بربط شکن / به مردان توفانی خط شکن
الهی به گردان زید و کمیل / دلیران چون رعد و توفان و سیل
به آنانکه بی پا و سر آمدند / شهید از دیار خطر آمدند
به مفقود و جانباز و ایثارگر / که شد تیغ شان بر عدو کارگر
به مردان در کنج محبس قسم / به والفجر و بیت المقدس قسم
به خیبر که برکند مولا درش / به رأسی که صدپاره شد پیکرش
به دلتنگی کربلای چهار / به یاران بی مدفن و بی مزار
به فتح المبین و به فتح الفتوح / به توفان، به کشتی، به دریا، به نوح
به مرصاد و مردان مرگ آفرین / منافق ستیزان تیغ آتشین
به آنان؛ که:
رسم شهادت بجاست / مرا بر ولی خدا التجاست
شعر از مرحوم آقاسی
نظرات شما عزیزان: